مهسامهسا، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره
محیامحیا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره
فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 20 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره

ختل و متل

مامان ظالم

دستم بشکنه مامان از ظهر جمعه که تو حمام کلی قشرق بپا کردی اعصابم بهم ریخت واسه همین عصر وقتی داشتیم میرفتیم خونه باباجون و فاطمه سر گفتن یه حرفی با وجودی که گفتم نگو پیله کرد زدم تو دهنش . تو خونه بابا جون وقتی توهم از خواب بیدار شدیو ٢٠دقیقه نازت کردم وگفتم بیا بریم دسشویی و اخر سر کار خودتو رو فرش کردی یهو هجوم بردم و هم دو تا سیلی محکم بهت زدم و هم کشون کشون بردمت بیرون .شاید چون خونه باباجون بود بهم ریختم اخه مامان جون نمیتونه نظافت کنه اگه خونه خودمون بود زیاد مهم نبود.خیلی بیرحم شدم نذاشتم کسی نزدیک بیاد و نازت کنه داشتی از گریه میمردی صورتت قرمز شده بود عذاب وجدان گرفتم خواستم بغلت کنم اما خیلی شیرین با گریه گفتی گمشو ب...
26 آذر 1391

معجزه

سلام شوشولوی من طبق معمول هر روز که میام اداره دلم یه دنیا برات تنگ میشه لحظه شماری میکنم واسه دیدنت روزی چند بار زنگ میزنم تا صدای قشنگتو که میگه" مامان کی میای "بشنوم دیروز بعد ناهار بابا میخواست بره یبرون هر کاری کرد متوجه نشی نشد که نشد اخرش با همون لباس خونه بردت فکر کردم باهم رفتید سوپری محل میوه بخرید اما ٥/١بعد با دست و پای یخ زده برگشتید برده بودت محل اپارتمانهایی که تازه خریده نظارتی کنه دیروز فاطمه واسه درس خوندن تنبلی میکرد اخه امروز امتحان کوییز داره سرش داد زدم تو هم خیلی اروم با اون لحن بچه گونه ملوست گفتی :مامان چلا خودتو عصبانی میکنی؟ کاش خوردنی بودی میخوردمت . دیشب اخبار یه بچه دوساله رو نشون د...
8 آذر 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ختل و متل می باشد